آخرین شعلههای «هری پاتر»
جادوی «هری پاتر» در فروش میلیونی کتاب
کتاب هفتم از سری کتابهای «هری پاتر» نوشتهی «جی. کی. رولینگ» با نام «هری پاتر و حفرههای مرگبار» که آخرین جلد کتاب نیز میباشد؛ در روزهای پایانی هفتهی گذشته به بازار کتاب جهان آمد و با فروش میلیونی خود ناشران و رسانههای ادبی سراسر دنیا را شگفتزده کرد. هجوم علاقهمندان در همان ساعات اولیه پخش کتاب به کتابفروشیهای شهرهای نیویورک؛ سنفرانسیسکو و لندن در نیمهشب از نادرترین صحنههایی بود که جامعهی ادبی آمریکا و انگلیس در چند سال اخیر به خود دیده است. استقبال خوب خوانندگان از کتاب هفتم «هری پاتر» تا جایی بود که خبرهای مربوط به چگونگی پایان یافتن کتاب و ماجرایهای آن در خبرهای داغ ادبی این چند هفته دنیا بود و همزمان با پخش کتاب و هجوم خوانندگان به مراکز فروش کتاب، به خبر داغ دیگر رسانههای دنیا هم تبدیل شد تا جایی که برنامههای تلویزیونی نیز آن را تحت پوشش خبری قرار دادند. به همین خاطر، ضمیمههای ادبی روزنامههای «گاردین»؛ «نیویوک تایمز» و «لوموند» این هفته به طور همزمان با انتشار گزارشها و نقدهایی درباره کتاب؛ خبر پخش کتاب «هری پاتر و حفرههای مرگبار» را به روی جلد نشریات خود بردند.
روزنامه انگلیسی «گاردین» با تیتر «هری پاتر؛ پایان» بر روی جلد ضمیمه ادبی خود به نقل از «نیکی بردمن»؛ یکی از مدیران معروف کتاب فروشیهای انگلیس مینویسد: «یادتان میآید وقتی گروه «بیتلز» از هواپیما میآمد پایین هزاران هزار آدم در حال داد و فریاد بودند؟ خب! مثل این که باز با همچون چیزی روبروییم؛ البته کمی وحشتناکتر.» «هلن پید» منتقد ادبی «گاردین» در ادامه مینویسد:«وقتی اولین محموله از کتاب به کتابفروشی رسید؛ صدای جوانان مشتاقی را میشنیدید که جیغ میکشیدند؛ صدایی که عموما در کنسرتها شنیده میشود.» جوان مشتاقی که بیست و سه سال سن دارد و نسخهای از کتاب «هری پاتر و حفرههای مرگبار» در دستانش قرار دارد به گاردین میگوید: «اولین پاراگراف را همین الان خواندم و واقعا شگفت انگیز بود. امشب خواب ندارم.» «گاردین» در ادامه توضیح میدهد که سیصد و بیست و پنج میلیون نسخه کتاب «هری پاتر»ی که تا به حال فروش رفته تنها از آن بچهها نبوده و مادرها؛ پدرها و حتی مادربزرگها و پدربزرگها هم از طرفداران پر و پا قرص کتابهای «هری پاتر» هستند. همزمان با انتشار کتاب در ساعات نیمهشب انگلیس؛ «موزه تاریخ طبیعی» لندن در ساعت یک نصف شب میزبان «جی. کی. رولینگ»؛ نویسنده کتاب بود که میخواست صفحاتی از آن را برای علاقهمندان کتابهای خود بخواند.
«نیویورک تایمز» چاپ ایالات متحده آمریکا با تیتر «خندهها و صفهای طولانی به جلد پایانی هری پاتر درود میفرستند» مینویسد: «همچین چیزی تا به حال اتفاق نیفتاده و معلوم هم نیست دیگر اتفاق بیفتد.» «نیویورک تایمز» در گزارش خود از کتابفروشیهای «بارنز و نابل» از محلهی «منهتن» نیویورک صفهای خرید کتاب را در ساعات اولیه فروش یعنی دوازده شب؛ شگفت انگیز توصیف میکند و برای نمونه به خانوادهای اشاره میکند که در اول صف منتظر دریافت کتاب هستند. مادر چهل و یک ساله وقتی کتاب را به پسر نه سالهاش میدهد؛ پسر صفحهی هفتصد و پنج کتاب را باز میکند تا ببیند که آخر ماجرا چگونه تمام میشود. «نیویورک تایمز» در ادامه به انتشار دوازده میلیون نسخهای کتاب توسط انتشارات «بلومزبری» انگلیس اشاره میکند و پیش فروش دو میلیون و سیصد نسخهای آن را در سایت آمازون از موفقیتهای بینظیر ادبی معرفی میکند. به گفته «تایمز» سری کتابهای «هری پاتر» که تا به حال به بیش از شصت و پنج زبان دنیا ترجمه شده از کتابهای به یادماندنی تاریخ ادبیات است و برای نمونه از دختری نقل قول میآورد که میگوید: «خیلی متاسفم که کتاب تمام شد. اولین کتاب «هری پاتر» را وقتی شروع کردم که کلاس پنجم بودم و حالا سال دوم دانشگاه هستم. مدت زمان طولانیاست که با هم دوستیم.»
روزنامه فرانسوی «لوموند» نیز با تیتر «آخرین شعلههای هری پاتر» به استقبال خوب از آخرین و هفتمین اثر «جی. کی. رولینگ» اشاره میکند و صفهای هزار نفری مشتاقان «هری پاتر» در شهرهای انگلیس و نیویورک در مقابل کتابفروشیها را شاهد میآورد. «لوموند» همچنین به تلاش مشتاقان برای منصرف کردن نویسنده در کشتن «هری پاتر» اشاره میکند و مینویسد که به همین منظور در سایت کتابخانه بریتانیایی «واتراستون» نظرخواهیای برگزار شد و طرفداران «هری پاتر» که معروف به گروه «نجات هری پاتر» بودند؛ از نویسنده خواستند تا او را در کتاب هفتم نکشد. «لوموند» در پایان گزارش خود مینویسد که برای آشکار شدن حقیقت باید سی و شش فصل این کتاب را بخوانید؛ به خصوص آن صد صفحهی آخر را؛ «اما در پایان کتاب مطمئن میشود که شر پیروز میشود.»
خانهی «ارنست همینگوی» در خطر
روزنامه «گاردین» در گزارشی از «هاوانا»ی کوبا خانهی «ارنست همینگوی» نویسندهی سرشناس آمریکایی را در معرض خطر دانسته و این را تقصیر تحریمهای آمریکا علیه کوبا میداند. «گاردین» همچنین به همین منظور «کونور کلارک»، گزارشگر خود را به هاوانا فرستاده تا از خانهی «ارنست همینگوی» گزارش تهیه کند. وی مینویسد که خانهی همینگوی همچنان همانطور باقی مانده؛ پوسترهای گاوبازی بر روی دیوارها نصب شده؛ نه هزار جلد کتاب اطراف خانه و در داخل کتابخانهها قرار دارد؛ حتی قفسهای از کتاب در حمام قرار گرفته؛ سرهای مختلفی از حیوانات گوناگون روی دیوار نصب شده و کاناپههایی که همینگوی بر روی آن استراحت میکرده بی هیچ تغییری داخل خانه قرار دارد. «فینکا ویجیا» محل سکونت همینگوی در کوبا، حدود ده مایل در طرف شرق هاوانا قرار دارد، جایی که همینگوی بین سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۵۹ آنجا سکونت میکرده و آثار به یادماندیای را در همین بازهی زمانی خلق کرده است. همینگوی همچنین بیشتر نامههایی را که به دوستان و همکارانش نوشته؛ در همین دوران نوشته و از مبدا «فینکا ویجیا» برایشان ارسال کرده است.
«ارنست همینگوی» ابتدا خانهاش را در هاوانا در سال ۱۹۳۹ اجاره کرد و سپس با علاقه شدید به ماهیگیری و طلاق همسر آن را خرید. خانه یک طبقه است و در سال ۱۸۸۶ توسط یک معمار اسپانیایی ساخته شده و همینگوی هم تا زمانی که انقلاب فیدل کاسترو در کوبا مجبورش نکرد محل را ترک کند؛ آن جا ماند. همینگوی کوبا را خانهی خود میداند و همانجا بود که بیشتر رمانهای مهماش را از جمله «زنگها برای که به صدا در میآیند؟» و «پیرمرد و دریا» نوشت. همینگوی برای نوشتن «پیرمرد و دریا» از محیط زندگی خود در کوبا و خصوصا مردم دهکده و دریای کاراییب الهام گرفته و همین کتاب بود که جایزه «پولیتزر» سال ۱۹۵۳ و جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۵۴ را نصیب او کرد. امروز خانهی «ارنست همینگوی» و کشتی ماهیگیریاش «پیلار»؛ در نزدیکی هاوانا به موزه تبدیل شدهاند.
با این حال، با گذشت نزدیک به نیم قرن از مرگ نویسندهی کتاب «وداع با اسلحه»؛ «فینکا ویجیا» محل سکونتش سمبلی از کشمکشهای بین آمریکا و کوبا است. در دو سال گذشته، گروهی از یک سازمان آمریکایی برای نجات دستنوشتهها و خانهی همینگوی عازم هاوانا شدند اما به خاطر تحریمهای دولت آمریکا علیه کوبا موفق نشدند به هدف خود برسند چرا که مجبور بودند با دولت کوبا همکاری کنند. سازمان میراث تاریخی ملی آمریکا در سال ۲۰۰۵ خانهى همینگوی را در لیست یازده محل تاریخیای که در معرض خطر قرار داد، گنجانده است.
گزارشگر «گاردین» مینویسد: «برج زیبایی که کنار خانه قرار دارد بسته است و کشتی ماهیگیری همینگوی هم در حال نابودی است و سفالهای قرمز خانه در حال ریزش است. اما مهمتر از همهی اینها دستنوشتههایی است که هزاران هزار یادداشت همینگوی را در بر دارد. با این حال؛ دولت آمریکا نه تنها کمکهای مالی را قدغن کرده که اجازه نمیدهد تجهیزات لازم از جمله وسائل ضد رطوبت در اختیار قرار بگیرد.»
گروههای غیردولتی زیادی در داخل آمریکا برای نجات خانهی همینگوی فعالیت کردهاند. برای مثال، «جنی فیلیپز» نوهی «ماکسول پرکینز» ویراستار رسمی آثار همینگوی، در سال ۲۰۰۱ با سفری به کوبا از اهمیت خانهی همینگوی شگفتزده شده و گفت: «این خانه مهمترین میراث ارنست همینگوی است و واقعا در حال نابودی است.» به همین خاطر، خانم «فیلیپز» پس از بازگشت به آمریکا موسسهی حمایت از حفظ آثار همینگوی را بنا کرد و در سالیان اخیر تلاشهای زیادی برای حفظ این مکان تاریخی کرده است.
سعید کمالیدهقان؛ روزنامهی اعتماد؛ ۱۱ مرداد ۱۳۸۶
تا به حال دربارهی «ارنست همینگوی» نوشتهام:
نامه نگاریهای «همینگوی» با «فاکنر» / نامه نگاریهای «همینگوی» با «فیتزجرالد» / نامه نگاریهای «همینگوی» با «دوسپاسوس» / نقد «بارگاس یوسا» بر «پیرمرد و دریا» / گشتی در «فینکا ویجیا»؛ خانهی ابدی «همینگوی»
لینک مرتبط دربارهی «هری پاتر»:
مطالب «سودارو» دربارهی کتاب هقتم «هری پاتر»