مهم‌ترین وقایع ادبی جهان در سال 1386

 

فروردین: درگذشت «کورت ونه‌گات»

«کورت ونه‌گات» نویسنده‌ی محبوب آمریکایی کتاب‌های به یادماندی «سلاخ‌خانه‌ی شماره‌ی پنج»، «گهواره‌ی گربه» و «شب مادر» یازده آوریل سال ۲۰۰۷ بر اثر جراحات مغزی درگذشت. وی که به خاطر نوشته‌های طنزآمیز و علمی‌تخیلی‌اش از محبوب‌ترین نویسندگان نیمه‌ی دوم قرن بیست آمریکا به حساب می‌آمد، یازدهم نوامبر سال ۱۹۲۲ در خانواده‌‌ای آمریکایی-آلمانی به دنیا آمد و از همان جوانی به نوشتن علاقه‌ نشان داد و عضو تحریریه‌ی روزنامه‌ی دانشجویی دانشگاه خود شد. در جنگ جهانی دوم شرکت کرد و تجربه‌ی جنگ و اسارت در اردوگاه‌های دشمن، تاثیر شگرفی بر او گذاشت و پس از آزادی، تحصیلاتش را در دانشگاه شیکاگو ادامه داد و چندی بعد اولین رمانش را به نام «نوازنده‌ی پیانو» در سال ۱۹۵۲ منتشر کرد. در سال‌های ۱۹۶۰ سبک داستان‌نویسی‌اش را تغییر داد و رمان تاثیرگذار «سلاخ‌خانه‌ی شماره‌ی پنج» را منتشر کرد. کتابی که تا حدی بر اساس تجربیات خود «ونه‌گات» از جنگ و اسارتش در اردوگاه «درسدن» نوشته شده است. مرگ «کورت ونه‌گات» علاقه‌مندان و نویسندگان زیادی را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داد.

فروردین: جایزه‌ی پولیتزر و «کورمک مک‌کارتی»

«کورمک‌ مک‌کارتی» نویسنده‌ی هفتاد و پنج‌ ساله‌ی آمریکایی در روزهای پایانی فروردین ماه موفق شد جایزه‌ی بهترین رمان پولیتزر سال ۲۰۰۷ را بخاطر نگارش رمان «جاده» از آن خود کند. «‌مک‌کارتی» که از معروف‌ترین نویسندگان زنده‌ی آمریکا به حساب می‌آید تا به حال بیش از ده رمان نوشته است و حتی کتاب‌هایی از او فیلم شده‌اند. فیلم «پیرمردها وطن نداند» ساخته‌ی «برادران کوئن» که جایزه‌ی بهترین فیلم اسکار سال ۲۰۰۸ را از آن خود کرد نیز بر اساس رمانی از «کورمک مک‌کارتی» به همین نام ساخته شده است. «مک‌کارتی» متولد سال ۱۹۳۳ میلادی و معروف به این است که به سختی می توان او را به دام مصاحبه انداخت. رمان «جاده» که پولیتزر ۲۰۰۷ را برد، هفته‌ها در صدر پرفروش‌های کتاب آمریکا بود. رمان حکایت پدر و پسری است که برای چند ماه به منطقه‌ای دوردست سفر کرده‌اند. منطقه ای که به دلیلی نامعلوم ویران شده است و پر‌است از گرد و خاک و ساختمان‌ها و طبیعت ویران شده. البته شواهدی در رمان وجود دارد که انگار هولوکاستی اتفاق افتاده که ناشی از انرژی هسته‌ای است. «هارولد بلوم» منتقد معروف ادبی آمریکا «کورمک‌ مک‌کارتی» را در کنار «توماس پینچون»، «دن دلیلو» و «فیلیپ راث» چهار نویسنده‌ی مهم امروز آمریکا می‌داند. وی همچنین گاهی با نویسندگانی چون «ویلیام فاکنر» و «هرمن ملویل» مقایسه می‌شود.

خرداد: جایزه‌ی اورنج و «چیماماندا نگزی آدیچی»

«چیماماندا نگزی آدیچی» نویسنده‌ی بیست و نه ساله‌ی نیجریه‌ای رمان «نیمی از خورشید زرد» خرداد ماه برنده‌ی یازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی معروف ادبی «اورنج» شد. جایزه سی هزار پوندی اورنج از معتبرترین جوایز ادبی بریتانیاست که هرساله‌ به زن‌ رمان‌نویسی اهدا می‌شود که کتابش را به انگلیسی نوشته و آن را در بریتانیا منتشر کرده باشد. چیماماندا آدیچی در حالی برنده این جایزه شد که دو سال از «زادی اسمیت» نویسنده‌ی پرآوازه و جوان انگلیسی که سال گذشته جایزه اورنج را از آن خود کرده، کوچکتر است و از سال ۲۰۰۳ و انتشار رمان اولش به نام «گل بامیه ارغوانی» که همان سال کاندیدای اورنج هم شده بود؛ با اقبال ادبی خوبی در بریتانیا روبرو بوده است. «نیمی از خورشید زرد» که رمان دویست و سی هزار کلمه‌ای است از ژانویه سال ۲۰۰۷ با فروش صد و هشتاد و هفت هزار نسخه‌ای فروش خوبی را برای انتشارات «ویلیام هیل» به ارمغان آورده است. «چیماماندا آدیچی» در نیجریه به دنیا آمده و در سن نوزده سالگی به منظور ادامه تحصیل عازم ایالات متحده شده و در فیلادلفیا علوم ارتباطات و علوم سیاسی خوانده و به تازگی موفق شده در مقطع فوق لیسانس از دانشگاه جان هاپکینز فارغ التحصیل شود. اولین رمانش را به نام «گل بامیه ارغوانی» در سال ۲۰۰۳ نوشت و «نیمی از خورشید زرد» دومین اثر او محسوب می‌شود. کتاب جدید «چیماماندا» درباره پنج شخصیت مختلف است؛ یک استاد دانشگاه که شخصیت آن را از روی پدرش الگو برداری کرده است و شخصیت‌های دیگر که در مجموع داستان را پدید آورده‌اند.

مرداد: جادوی «هری ‌پاتر» در فروش میلیونی

کتاب هفتم از سری کتاب‌های «هری پاتر» نوشته‌ی «جی. کی. رولینگ» با نام «هری پاتر و یادگارهای مرگ» که آخرین جلد کتاب نیز می‌باشد؛ در مرداد ماه به بازار کتاب جهان آمد و با فروش میلیونی خود ناشران و رسانه‌های ادبی سراسر دنیا را شگفت‌زده کرد. هجوم علاقه‌مندان در همان ساعات اولیه پخش کتاب به کتاب‌فروشی‌های شهرهای نیویورک، سن‌فرانسیسکو و لندن در نیمه‌شب از نادرترین صحنه‌هایی بود که جامعه‌ی ادبی آمریکا و انگلیس در چند سال اخیر به خود دیده است. استقبال خوب خوانندگان از کتاب هفتم «هری پاتر» تا جایی بود که خبرهای مربوط به چگونگی پایان یافتن کتاب و ماجرای‌های آن در خبرهای داغ ادبی مرداد ماه دنیا بود و همزمان با پخش کتاب و هجوم خوانندگان به مراکز فروش کتاب، به خبر داغ دیگر رسانه‌های دنیا هم تبدیل شد تا جایی که برنامه‌های تلویزیونی نیز آن را تحت پوشش خبری قرار دادند. به همین خاطر، ضمیمه‌های ادبی روزنامه‌های «گاردین»؛ «نیویوک تایمز» و «لوموند» مرداد ماه به طور همزمان با انتشار گزارش‌ها و نقدهایی درباره کتاب؛ خبر پخش کتاب «هری پاتر و یادگارهای مرگ» را به روی جلد نشریات خود بردند.

مهر: جایزه‌ی نوبل و «دوریس لسینگ»

خبر اهدای جایزه‌ی نوبل سال ۲۰۰۷ به «دوریس لسینگ» نویسنده‌ی ۸۸ ساله‌ی انگلیسی متولد کرمانشاه ایران، شاید مهم‌ترین اتفاق ادبی سال ۱۳۸۶ بود. «دوریس لسینگ» که نام‌اش بیش از چهل سال در لیست نهایی نوبل ادبیات قرار داشت، مسن‌ترین و یازدهمین نویسنده‌ای است که این جایزه‌ی یک و نیم میلیون دلاری را از آن خود کرد. رئیس سوئدی آکادمی نوبل هنگام اعلام این خبر «لسینگ» را «رزم‌آور عرصه‌ی زنان، کسی که با موشکافی، عطش و نیروی بصیرت تمدن تکه‌تکه شده را به مداقه گذاشته» توصیف کرد. «لسینگ» این جایزه را برای سال‌ها تلاش در راستای ادبیات زنان و مبارزه برای حقوق آن‌ها نصیب خود کرد. با این همه، وی ساعتی پس از آگاهی یافتن از این خبر، به رادیو بی‌بی‌سی گفت: «این چیزها را درباره‌ی من گفتند؟ آه خدای من!‌ انگار امروز مرا بیشتر از دیروز دوست می‌دارند.» وی در ادامه به بی‌بی‌سی گفت: «نمی‌توانند نوبل را به کسی بدهند که مرده باشد، فکر می‌کنم به همین خاطر است که فکر کرده‌اند بهتر است تا شرم را کم نکرده‌ام، آن را به من بدهند.» لسینگ ۲۲ اکتبر سال ۱۹۱۹ در کرمانشاه ایران به دنیا آمد و شش سال بعد به همراه خانواده‌اش به زیمباوه مهاجرت کرد و چند سال بعد ساکن انگلستان شد. مدرسه را نیمه رها و از آن به بعد خودآموزی کرد. اولین رمان‌اش را در سی سالگی به نام «چمن آواز می‌خواند» در لندن منتشر کرد و پس از آن بیش از پنجاه کتاب نوشت که «دفترچه‌ی طلایی» که یکی از کلاسیک‌های مکتب فمینیسم به حساب می‌آید، مهم‌ترین آن‌هاست. با احتساب نوبل ادبیات «دوریس لسینگ» تمامی جوایزی که در اروپا اهدا می‌شود را از آن خود کرده است. «دوریس لسینگ» بر اثر بیماری موفق نشد برای دریافت جایزه به سوئد سفر کند و به همین خاطر آکادمی نوبل در مراسمی این جایزه و لوح مربوط به آن را به انگلستان آورد و در لندن به او تقدیم کرد. [لینک: پرونده‌ی دوریس لسینگ در سیب گاززده]

آبان: جایزه‌ی بوکر و «آن انرایت»

«آن انرایت» نویسنده‌ی چهل و پنج ساله‌ی ایرلندی موفق شد آبان ماه جایزه‌ی پنجاه و دو هزار پوندی بوکر سال ۲۰۰۷ را از آن خود کند. «آن انرایت» این جایزه را به خاطر نوشتن رمان «گردهمایی» از آن خود کرد. «هوارد دیویز» رئیس هئیت داوران بوکر کتاب «گردهمایی» را «نگاهی بی‌‌دریغ به خانواده‌ای محزون در ناملایمات زندگی» توصیف و آن را «تلخ» اما «قابل وقوع» معرفی کرد و گفت: «مطمئتم که مردم از خواندنش شگفت‌زده می‌شوند.» داستان «گردهمایی» توسط شخصیت اصلی‌اش «ورونیکا» روایت می‌شود و ماجرای خانواده‌ای مفلوک در ایرلند است. خانواده‌ای با پدری خشن، مادری مسئولیت‌ناپذیر و کشیشی از خود راضی.  «آن انرایت» ۱۱ اکتبر سال ۱۹۶۲ در دوبلین ایرلند به دنیا آمده. از کالج ترینیتی دوبلین مدرک انگلیسی و فلسفه گرفته است و وقتی مادر و پدرش برای سالروز تولد بیست و یک سالگی‌اش ماشین تحریر خریدند، تصمیم گرفت که نویسنده شود. سپس از دانشگاه آنجلیای شرقی بورس تحصیلی گرفت و همانجا «نگارش خلاقانه» خواند. پس از اتمام تحصیلات بمدت شش سال در شبکه‌های تلویزیونی ایرلند، تهیه کننده‌ی فیلم بود و اولین کتابش را دوازده سال پیش به نام «کلاه گیسی که پدرم سر می‌کند» منتشر کرد. پنج سال بعد از آن یعنی در سال ۲۰۰۰ رمان «شبیه که هستی؟» را منتشر کرد. «گردهمایی» چهارمین کتاب «آن انرایت» است که امسال منتشر شده و جایزه‌ی معتبر بوکر را برایش به ارمغان آورده است. «انرایت» همچنین با نشریات مختلفی در سرتاسر جهان همکاری کرده است که مهم‌ترین آن‌ها، «نیویورکر»، «پاریس ریویو»، «گرانتا» و «گاردین» است. دغدغه‌‌های مادرانه، مذهب کاتولیک و ادبیات زنانه از مهم‌ترین مسائل مطرح شده در رمان‌های «انرایت» دیده می‌شوند.

آبان: جایز‌ه‌ی گنکور و «ژیل لوروی»

«ژیل لوروی» در کمال ناباوری آبان ماه جایزه‌ی «گنکور» سال ۲۰۰۷ فرانسه را از آن خود کرد. آکادمی «گنکور» فرانسه این جایزه‌ را به خاطر رمان «آواز آلاباما» به این نویسنده‌ی فرانسوی اهدا کرد تا نام وی در کنار نویسندگان مهمی همچون «مارسل پروست»، «سیمون دو بوار»، «رومن گاری» و «مارگارت دوراس» در لیست برندگان معتبرترین جایزه‌ی ادبی فرانسه قرار بگیرد. «آواز آلاباما» دوازدهمین رمان «لوروی» است و درباره‌ی زندگی پر جار و جنجال «اسکات فیتزجرالد» و همسرش «زلدا» می‌باشد. این کتاب از زبان «زلدا» نوشته شده و نویسنده خود را به جای او گذاشته است. «آواز آلاباما» که نگاه متفاوتی به زندگی این زوج پر سر و صدای آمریکایی دارد از همان روزهای اول انتشارش، با استقبال خوبی در رسانه‌های ادبی فرانسه روبرو شد. «لوفیگارو» پس از انتشار کتاب در مقاله‌ای با عنوان «زیر پوست زلدا» رمان «آواز آلاباما» را «رمانی خلاق» توصیف کرد و درباره‌‌اش نوشت: «ژیل لوروی در نوشتن این کتاب خودش را جای زلدا گذاشته و به همین خاطر کتاب قوی‌تر و بهتر از یک زندگی‌نامه‌ی صرف از کار در آمده است.» «ژیل لوروی» معتقد است که «زلدا» در نویسنده شدن «فیتزجرالد» نقش به سزایی داشته و فداکاری کرده است اما باور اغلب منتقدان ادبی تحت تاثیر حرف‌هایی که «ارنست همینگوی» درباره‌ی این زوج آمریکایی زده، این چنین نیست.

آبان: درگذشت «نورمن میلر»

«نورمن میلر» نویسنده و نمایشنامه‌نویس مشهور آمریکایی آبان ماه در سن هشتاد و چهار سالگی درگذشت. وی که به رغم کهولت سن فعالیت ادبی‌اش را ادامه می‌داد، آخرین رمان‌اش را به نام «قصری در جنگل» ژانو‌یه‌ی سال ۲۰۰۷ منتشر کرد و درباره‌ی آن چند گفت‌وگو نیز با رسانه‌های جهان از جمله «گاردین» و «پاریس ریویو» انجام داد. وی به جز داستان‌نویسی به روزنامه‌نویسی، نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی فیلم هم علاقه‌ داشت و همراه «ترومن کاپوتی» و «تام ولف» از ابداع‌گران ژانر «نئو ژورنالیسم» یا «کتاب‌های خلاقانه غیرداستانی» به حساب می‌آمد. وی همچنین در سال ۱۹۶۸ جوایز ادبی «پولیتزر» و «جایزه کتاب ملی» آمریکا را بخاطر کتاب «ارتش شبانه» از آن خود کرد و در طول عمرش نزدیک به دوازده رمان نوشت. «میلر» در یک خانواده یهودی بدنیا آمد و در محله‌ی بروکلین نیویورک بزرگ شد و در دانشگاه هاروارد مهندسی هوانوردی خواند. «نورمن میلر» وقتی هجده سا‌لش بود و دانشگاه می‌رفت به نوشتن داستان علاقه‌مند شد و اولین داستانش را در هجده سالگی نوشت. وی در جنگ جهانی دوم شرکت کرد و پس از آن تحصیلاتش را در دانشگاه «سوربن» پاریس ادامه داد. «برهنه و مرده» اولین رمانی است که در سال ۱۹۴۸ نوشت؛ کتابی که شهرتی جهانی برایش به ارمغان آورد. «میلر» در طول عمر هشتاد و چهار سال خویش، که آبان ماه به پایان رسید، شش مرتبه ازدواج کرد و حاصل این ازدواج‌ها هشت فرزند برای او بود.

اسفند: درگذشت «آلن روب‌گری‌یه»

آخرین رویداد مهم ادبی سال ۱۳۸۶ درگذشت «آلن روب‌گری‌یه» نویسنده و فیلم‌ساز معروف فرانسوی بود که در روزهای نخست اسفند ماه رخ داد. «روب‌گری‌یه» نویسنده‌ی رمان مهم و جریان‌ساز «پاک‌کن‌ها» در کنار «ناتالی ساروت»، «میشل بوتور» و «کلود سیمون» از مهم‌ترین چهره‌های «رمان نو» فرانسه به حساب می‌آمد. وی در ۱۸ اوت سال ۱۹۲۲ در «برست» فرانسه به دنیا آمد. وی ابتدا مهندسی کشاورزی خواند اما پس از انتشار اولین رمانش در سال ۱۹۵۳ عمرش را وقف ادبیات کرد و از همان ابتدا توسط منتقدان مطرحی همچون «رولان بارت» و «موریس بلانشو» مورد تحسین قرار گرفت. روزنامه‌ی انگلیسی «گاردین» در مطلبی که فردای درگذشت این نویسنده‌ی فقید فرانسوی به قلم «داگلاس جانسون» منتشر کرد، می‌نویسد: «آلن روب‌گری‌یه یک بار تعریف می‌کند که دانش‌آموزی در آستین تگزاس چهارده نفر را به اسلحه کشت؛ در حالی که کتاب «بیگانه» آلبر کامو در دستانش بود. روب‌گری‌یه می‌گوید: جنایت در دستان ما [نویسندگان] است، هر رمانی می‌تواند عامل جنایتی باشد.»

سعید کمالی‌دهقان، سالنامه‌ی اعتماد، ۱۳۸۶

Leave a Comment