درباره‌ی رمان «جوانی»؛ نوشته‌ی جان کوتزی

چهره‌ی مرد هنرمند در جوانی

«در انتظار بربرها» هر چند که رمانی خواندنی‌ست و در ایران بیشتر از دیگر آثار «جی‌.ام.کوئتزی» در دسترس است، اما به‌هیچ وجه معرف خوبی برای کارنامه‌ی درخشان ادبی این نویسنده‌ی آفریقایی برنده‌ی نوبل ادبیات سال ۲۰۰۳ نیست. در واقع، «در انتظار بربرها» یکی از استثناهای کارنامه‌ی ادبی جان کوتزی است و حال و هوای داستانش هم با دیگر داستان‌های کوتزی متفاوت است. در عین حال، چاره‌ی دیگری هم نیست چرا که نمی‌شود به راحتی همه‌ی کارهای کوتزی را به فارسی ترجمه کرد و دلیلش هم وزارت ارشاد است و ممیزی‌های دست‌‌وپاگیرش.

خواندن «در انتظار بربرها» مرا شیفته‌ی کوتزی نکرد و بعدها بود که با خواندن مقالاتی درباره‌ی زندگی و آثار این نویسنده‌ی سفیدپوست آفریقای جنوبی، این بار رمان «رسوایی» را دست گرفتم و بی‌درنگ عاشق کوتزی شدم و حالا با خواندن رمان کوتاه «جوانی» خیالم راحت است که کوتزی بی‌شک یکی از نویسندگان محبوبم خواهد بود. «جوانی» را از روی متن اصلی خواندم اما ترجمه‌ی فارسی‌اش را سایت «دوات» تمام و کمال و بدون ممیزی منتشر کرده است.

«جوانی» دومین رمان از سه‌گانه‌ی کوتزی درباره‌ی زندگی خودش است. کوتزی اولین رمانی را که بر اساس زندگی‌ خودش نوشت، در سال ۱۹۹۷ و به نام «کودکی» منتشر کرد و سال ۲۰۰۲ «جوانی» را نوشت و سال گذشته هم با انتشار «فصل تابستان» این سه‌گانه را به پایان رساند. «کودکی» بر اساس زندگی واقعی کوتزی به هنگام کودکی نویسنده در آفریقای جنوبی، «جوانی» بر اساس جوانی وی در لندن و «فصل تابستان» هم درباره‌ی سال‌های پایانی زندگی وی نوشته شده است.

با این همه، این سه رمان را که اغلب از آن با عنوان «خودزندگی‌نامه‌های کوتزی» نام برده می‌شود، به راحتی نمی‌توان خودزندگی‌نامه دانست، اولا آنکه دو رمان اول را راوی سوم شخص روایت می‌کند و رمان آخری هم در واقع از زبان کسی نوشته شده که پس از مرگ کوتزی قصد دارد با گفت‌وگو با آشنایان وی بیوگرافی کوتزی را بنویسد. از جهتی دیگر هم این سه رمان دقیقا حاوی بخش‌های واقعی زندگی کوتزی در این سه مرحله‌ی مهم زندگی‌اش هستند. به‌عبارتی دیگر، مرز زندگی‌نامه با رمان در این سه کتاب کوتزی مشخص نیست و این سه رمان از جهتی خودزندگی‌نامه‌ی کوتزی هستند و از جهتی هم خودزندگی‌نامه‌ی وی نیستند. به‌خصوص که در رمان «فصل تابستان» به همسر و پسر کوتزی که هر دو سال‌هاست از دنیا رفته‌اند، اشاره‌ای نشده است.

«جی‌. ام. کوتزی» نویسنده‌ی شدیدا گوشه‌گیری است و کمتر با نشریه‌ای گفت‌وگو می‌کند و از این بابت، این سه رمان تنها منابعی هستند که قسمت‌های تاریکی از زندگی شخصی این نویسنده‌ی چیره‌دست را برای علاقه‌مندان به آثار وی روشن می‌کنند و ما را به اعماق شخصی‌ترین جزئیات زندگی کوتزی می‌برند. «جوانی» در بین دیگر کتاب‌های این سه‌گانه به خاطر دربرداشتن جزئیاتی از زندگی کوتزی در جوانی و درست پیش از شروع نویسندگی او از اهمیت بیشتری برخوردار است.

«جوانی» قسمتی از زندگی سفیدپوستی به‌ نام «جان» است که زاده‌ی آفریقای جنوبی‌است و قصد دارد پس از فارغ‌التحصیلی در رشته‌ی ریاضیات به لندن برود تا علاقه‌ی واقعی‌اش به هنر و ادبیات را ادامه دهد و از ریاضیات دست بکشد. لندن اما درست خلاف تصور جان از آب در می‌آید و از جنب و جوش هنری در این شهر خبری نیست و لندن انتظار «جان» را اصلا برآورده نمی‌کند. لندن از این جهت، جان را حسابی ناامید می‌کند و او را ناکام می‌گذارد. در این بین جان در روابط عاشقانه‌ی خود هم دچار شکست‌های متعدد شده و از زندگی آینده و همچنین زندگی عاشقانه‌ی خود ناامید می‌شود.

«جان» در بدو ورود به لندن در شرکت کامپیوتری «ای‌بی‌ام» استخدام می‌شود اما در اصل علاقه دارد که شعر بگوید و روزنامه بخواند و فیلم ببیند. پس از مدتی، کار در «ای‌بی‌ام» را رها می‌کند تا وقت بیشتری را به دغدغه‌ی اصلی‌اش که همان هنر باشد، اختصاص دهد اما ناکام می‌ماند و هرقدر که زمان بیشتر می‌گذرد، بازدهی ادبی او کمتر می‌شود و حتی پس از مدتی شعرگفتن را نیز رها می‌کند. در این بین جان با چند دختر جوان آشنا می‌شود اما در همه‌ی روابط عاشقانه‌ی خود ناکام است و در نهایت نمی‌تواند رابطه‌‌ی طولانی و بادوامی با هیچ‌کدام از آن‌ها ایجاد کند. «جان» که موفقیت در رابطه‌ی عاشقانه را یکی از فاکتورهای مهم زندگی یک هنرمند می‌داند، پس از این تجربیات تلخ سرشکسته می‌شود.

«جوانی» رمانی‌ست کوتاه که خوب نوشته شده‌است. فاقد جملات اضافی‌است و از احساساتی‌گری در آن پرهیز شده است. کوتزی که این روزها در استرالیا ساکن است و زبان و ادبیات انگلیسی تدریس می‌کند، دانش بی‌نظیری در ادبیات دارد و اشارات پنهان و ظریفی هم در اغلب رمان‌هایش به دیگر متون و داستان‌های ادبی و به خصوص ادبیات کلاسیک دیده می‌شود. در «جوانی» نیز کوتزی در ابتدای رمان اشارات فراوانی به دیگر متون ادبی می‌کند اما مهم‌تر از همه طرح کلی داستان «جوانی» است که شباهت‌های زیادی با داستانی به همین نام نوشته‌ی «جوزف کنراد» دارد. داستان کوتاه «جوانی» کنراد هم از منظری از جهت مضمون با «جوانی» جی‌.ام. کوتزی شبیه است.

مرتبط: صفحه‌ی ویژه‌ی «کوتزی» در سیب گاززده | ترجمه‌ی فارسی رمان «جوانی» نوشته‌ی کوتزی در «دوات»

Leave a Comment